فروپاشی ایدئولوژی و دگردیسی شخصیت زلیخا در تطبیق روایت یوسف و زلیخای جامی و منطق‌الطیر عطار

نویسندگانعلی اکبر سام خانیانی,عبدالحکیم همه چیزفهم رودی
نشریهمطالعات عرفانی
شماره صفحات۱۳۹-۱۷۰
شماره سریال۱۸
شماره مجلد۲
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۲۰۲۳
رتبه نشریهعلمی - پژوهشی
نوع نشریهچاپی
کشور محل چاپایران
نمایه نشریهisc

چکیده مقاله

قصۀ یوسف و زلیخا داستان عاشقانۀ معروفی است که در قرآن مقدس و منابع دینی با عنوان احسن‌القصص شناخته می‌شود. برخلاف قصه‌های عاشقانۀ دیگر شخصیت اصلی این قصه نه یک مرد بلکه بانویی متأهل است که عاشق شده، اما معشوق وی پیامبری پاک‌مرد است که تن به وصال خیانت‌آمیز نمی‌دهد. این قصه در سیر تاریخ ادبیات اسلامی، روایت‌های متفاوتی پیدا کرده است که در تمام آن‌ها سرانجام زلیخا به وصال یوسف می‌رسد، اما گاه ایدئولوژی خاصی را نشان می¬دهد چنانکه در روایت جامی عشق تنانۀ مادی به عشقی روحانی بدل می‌شود. زلیخا به‌عنوان عاشق و قهرمان اصلی قصه با پشت‌سر گذاشتن مجموعه‌ای از مراحل به شخصیتی آرمانی بدل و به وصال یوسف مقدس نائل می‌شود. با نظرداشت جزئیات و مراحل درمی‌یابیم که شخصیت زلیخا در این روایت درحقیقت شخصیت سالکی است که با پشت‌ سر گذاشتن عقبات و مراحل مختلف به مرحلۀ فنا و وصال می‌رسد و این با داستان رمزی منطق‌الطیر عطار و سلوک عرفانی آنان در جستجوی سیمرغ انطباق دارد. هدف از این پژوهش تحلیلی‌تطبیقی این است که اولاً فروپاشی ایدئولوژی عشق تنانه و جایگزینی آن را با ایدئولوژی عرفانی در روایت جامی نشان دهیم سپس با تحلیل و تطبیق، ثابت کنیم که شخصیت قهرمان همانند مرغان منطق¬الطیر طی مراحل هفت‌گانه دچار دگردیسی شده است.

لینک ثابت مقاله

tags: تطبیق روایت عاشقانه و عارفانه، دگردیسی شخصیت زلیخا، عبدالرحمن جامی و فریدالدین عطار نیشابوری، ایدئولوژی و روایت، منطق‌الطیر و یوسف و زلیخا.