اگرواکولوژی مناطق خشک. دفتر سوم: راهبردهای بوم سازگار (فصل 49: ترسیب کربن در بوم نظام های کشاورزی)

اگرواکولوژی مناطق خشک. دفتر سوم: راهبردهای بوم سازگار (فصل 49: ترسیب کربن در بوم نظام های کشاورزی)



ناشر : انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد
شابک : 978-964-386-556-6
تعداد صفحات : ۲۳
مرحله تولید : چاپ شده
قیمت : ۳٬۴۰۰٬۰۰۰ ریال
افزایش مصرف سوخت های فسیلی و تغییر کاربری اراضی در سال های پس از انقلاب صنعتی موجب آزادسازی حجم بالایی از گازهای گلخانه ای به اتمسفر شده است. در سال های اخیر سالانه حدود 1/7 میلیارد تن کربن در اثر این عوامل به اتمسفر انتشار می یابد که پیامد آن تغییر در پارامترهای اقلیمی است (لال، 2004؛ اسنیدر و همکاران، 2009). در همین ارتباط برخی یافته های پژوهشی حاکی از کاهش مقدار بارش ها در ایران به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک و نیز افزایش دما و طول دوره فصل خشکی می باشد (کوچکی و همکاران، 2006). خطرات و مشکلات ناشی از افزایش غلظت دی اکسیدکربن و سایر گازهای گلخانه ای در اتمسفر باعث شد که بیش از 160 کشور دنیا از جمله ایران، به منظور کاهش و متعادل نمودن غلظت گازهای گلخانه ای، معاهدة بین المللی تغییرات اقلیمی را امضا کنند. پس از آن، پیمان کیوتو در سال 1997 میلادی مورد پذیرش 55 کشور قرار گرفت. بر اساس این پیمان، از طریق اقداماتی نظیر مدیریت اراضی زراعی، مدیریت چرا و احیای مجدد پوشش گیاهی می توان ترسیب کربن را افزایش و درنتیجه ورود کربن به اتمسفر را کاهش داد (اسمیت و همکاران، 2007؛ شی و همکاران، 2009). استفاده از انرژی های پاک، افزایش کارایی مصرف انرژی و بهبود ترسیب کربن در خاک و یا اندام های گیاهی به عنوان سه راهکار اصلی در جهت کاهش انتشار گاز کربنیک به اتمسفر مطرح می باشند (لال، 2004). در سال های اخیر با توجه به پیامدهای تغییراقلیم و تاثیر آن بر بسیاری از اکوسیستم ها و نیز بر فعالیت های کشاورزی، به ترسیب کربن از طریق گیاه و خاک توجه ویژه ای معطوف شده است (IPCC ، 2007). از آنجاکه بزرگترین ذخیره کربن آلی موجود در خشکی های کره زمین در خاک قرار دارد (استوک من و همکاران، 2011)؛ بنابراین، بهبود و حفظ ذخیره کربنی خاک در بوم نظام های مختلف جهت کاهش ذخیره کربنی اتمسفر حائز اهمیت می باشد (نیر و همکاران، 2015). بوم نظام های کشاورزی به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک نقش بسیار مهمی در تولید و انتشار انواع گازهای گلخانه ای ایفا می نمایند. مدیریت این سیستم ها باید به نحوی باشد که کارایی استفاده از منابع افزایش و اثرات زیست-محیطی کاهش یابد. در این راستا، استفاده از روش های مختلف مانند خاکورزی حفاظتی، استفاده از بقایای گیاهی، گیاهان پوششی، تناوب زراعی، آیش، مدیریت صحیح منابع غذایی و آبیاری، جنگل زراعی و نیز استفاده از زغال زیستی موجب کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و بهبود موجودی کربن خاک می گردد (فائو، 2004؛ اسنیدر و همکاران، 2009).
ارسال با ایمیل: