تحلیل مؤلفه های قدرت در سیاست گذاری های ورزش کشور

چکیده مقاله

زمینه و هدف: قدرت و سیاست از جمله مؤلفه های مهم زندگی اجتماعی و سازمانی هستند. از این رو با توجه به اهمیت شناخت فرایند ها در شناخت هر سیستم؛ این پژوهش با هدف شناخت فرایندهای اثر گذار بر سیستم ورزش کشور؛ به تحلیل مؤلفه های قدرت در سیاست گذاری های ورزش کشور پرداخته است. روش کار: این پژوهش از نظر نوع راهبرد، از جمله پژوهش های کیفی است که به شیوه نظریه داده بنیاد اجرا شد. نمونه گیری به شیوه نظری انجام شد و مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با صاحب نظران دانشگاهی و مدیران بخش های مختلف ورزش کشور (12 نفر) صورت پذیرفت. جمع آوری و تحلیل داده ها بطور همزمان انجام گرفت. برای تحلیل یافته ها از رهیافت ظاهر شونده که از جمله رهیافت های نظریه نظریه داده بنیاداست، بهره برده شد. یافته‌ها: یافته‌ها نشان دادند قدرت سیاسی عمده ترین عنصر مؤثر در سیستم ورزش کشور است. که خود، موجب سه عامل مهم و اثر گذار در فرایند ورزش کشور شده است. به عبارتی اهمیت مسائل سیاسی، و یا به عبارتی سیاست زدگی در مدیریت ورزش کشور به عنوان زیربنایی ترین عامل، موجب اولویت نداشتن آموزش در سیستم ورزش کشور، اهمیت پایین شایسته سالاری در تعیین مدیران و نهایتا مشکلاتی چون عدم وجود و یا عدم اجرای برنامه های کلان طولانی مدت و الزام آور در ورزش کشور شده است. نهایتا این سه عامل موجب بروز مسائلی در سطح قابل مشاهده در سیستم ورزش کشور شده است که از آن جمله می توان به مشکلات ساختاری و تنگناهای مالی، عدم تبیین روشن اهداف و استانداردها، ضعف نظارتی و کمبود زیر ساخت های توسعه ای و عدم هماهنگی مطلوب بین ساختارهای مختلف درگیر ورزش در کشور و عدم هماهنگی مطلوب بین ساختارها با اهداف، اشاره نمود. نتیجه‌گیری: به نظر می رسد سیاست زدگی و غلبه قدرت سیاسی بر دیگر مؤلفه های قدرت مانند قدرت حرفه ای، قدرت قانونی، قدرت اطلاعاتی، قدرت ارتباطی و قدرت کاریزماتیک؛ موجب کاهش شایسته سالاری در انتخاب مدیران و به تبع آن در سیاست های اجرایی در سطح خرد و کلان ورزش کشور تأثیر گذار بوده است.