بررسی تاریخی- تحلیلی مناسبات اخوان المسلمین و دولت های مصر؛ آرمان گرایی ایدئولوژیک یا عمل گرایی واقع نگر

Abstract

جنبش های اجتماعی و سیاسی نوعی واکنش و پاسخ به تحولات سیاسی و اجتماعی محیطی و پیرامونی محسوب می شوند در چنین فرآیندی ممکن است ایدئولوژیهای موجود به چالش کشیده شود و فضای جامعه دستخوش بحران گردد بسیاری از جنبش‌های اسلامی برای برون رفت و پاسخ به وضعیت جدید مبانی اصیل اسلامی را به عنوان پاسخ مطرح می‌کنند اخوان المسلمین به عنوان یکی از تاثیرگذارترین جنبش های اسلامی در دوره معاصر در واکنش و پاسخ به تحولات جامعه اسلامی و به ویژه مثل نمایان شد و به صورت مرحله‌ای از جنبشی اخلاقی به تشکیلاتی منسجم جهت تأثیرگذاری در این جامعه تبدیل گردید چگونگی شکل گیری ماهیت و فراز و نشیب روابط اخوان المسلمین با دولت‌های مسک سوال این تحقیق می باشد (پرسش) این جنبش در دوره‌ای به دنبال تحقق آرمان خلافت اسلامی در دنیای اسلام و ایجاد حکومت اسلامی در مصر بود اما در دوره دیگر ضمن پایبندی به آرمان های والای خویش در صدد انطباق با شرایط جدید بر آمد به طوری که در دوره متاخر بر خلاف دوره آرمانگرایی که میل چندانی به مشارکت در قدرت دولت نداشت به سهیم شدن در ساختار رسمی قدرت در این کشور پرداخت (فرضیه) نوشتار حاضر بر آن است تا مناسبات تعاملی یا تقابلی اخوان المسلمین با دولت های مصر از زمان شکل گیری تا پایان ریاست جمهوری حسنی مبارک را مورد بررسی قرار دهد( هدف) کاربست نظریه اقدام جمعی و روش توصیفی و تحلیلی شیوه انجام این پژوهش می باشد (روش) مناسبات اخوان المسلمین و دولت های مصر متاثر از عملکرد نیروهای داخلی و واکنش به تحولات منطقه‌ای و مداخله نیروی خارجی گاهی به صورت قهرآمیز و تقابلی نمود یافته و گاهی هم به دلیل اشتراک در اهداف اقدامات اصلاحی حکومت و به رسمیت شناختن گروه ها جهت مشارکت سیاسی به شکل مسالمت آمیز جریان داشته است( دستاورد)