نویسندگان | حسین فرزانه پور,علی اکبر یاری القار,سکینه شبانی |
---|---|
نشریه | پژوهش های سیاسی جهان اسلام |
شماره صفحات | ۱۲۱-۱۳۸ |
شماره سریال | ۱۲ |
شماره مجلد | ۲ |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | ۲۰۲۲ |
نوع نشریه | چاپی |
کشور محل چاپ | ایران |
نمایه نشریه | isc |
چکیده مقاله
در چند دههاخیر مثلث ایران، عربستان و مصر به تناوب یا تداخل هر کدام داعیه امالقرایی جهان اسلام را داشتهاند. هدف این مقاله بررسی میزان تاثیر نظریه امالقرایی در همگرایی و واگرایی جهان اسلام است که با عنوان فرضیه اولیه این نظریه را عامل واگرایی میداند. زیادهخواهی بنسلمان در قیمومیت سایر کشورهای مسلمان بیش از پیش فاصله ایران و عربستان سعودی را به عنوان دو بازوی قوی جهان اسلام از هم دور کرده است. بنابراین هدف راهبردی این مقاله جستاری در تحلیل رقابت و تداخل داعیه امالقرایی، بین ایران و عربستان است. مسالهای که این مقاله به آن میپردازد، روایی و پایائی نظریه امالقرایی جهان اسلام و تمایل یا عدمتمایل کشورها به پذیرش آن است. فرضیه اولیه در تهدید یا فرصت بودن نظریه امالقرایی این است که اجرای آن را بدون بسترسازی اقناعی بهمثابه تهدیدی علیه همگرایی جهان اسلام مخصوصا برای مدعیان امالقرایی میداند؛ گرچه در راستای پرستیژ، هر قدرتی در صدد گسترش حوزه نفوذ خود است اما نظریه امالقری عملا نتوانسته است به اتحاد دنیای اسلام منتهی شود؛ زیرا در نظام آنارشیک و غیرسلسلهمراتبی جهان، کمتر کشوری در دنیا تمایل دارد تحت قیمومیت کشور دیگری باشد. خروج قطر از شورای همکاری خلیج فارس، تازهترین اعتراض به داعیه امالقرایی عربستان است؛ بر ایناساس نتیجهگیری شده است با توجه به محیط سرور گریز ترتیبات بینالمللی، شایسته است جهان اسلام و در راس آن ایران و عربستان فارغ از بحث جنجالی امالقرایی تعامل داشته باشند. گرچه نظریه امالقری در ادبیات سیاسی نظری ایران مشهود است اما اکنون تمایلی به عملیاتی کردن آن ندارد اما عربستان پسابنسلمان این مقوله را بهشدت پیگیری میکند؛ طوریکه سهم عمدهای از واگرای جهان اسلام، نتیجه شیعههراسی عربستان است. روش مقاله تحلیلی، انتقادی ملهم از نو واقع گرایی والتزی و نظریهپردازی دیوید مارش و جری استوکر است.
tags: امالقری، ایران، عربستان، محیط آنارشیک، همگرایی جهان اسلام