بررسی انگارۀ «مشارکت سیاسی زنان» در شعر دورۀ مشروطه

نویسندگانحامد نوروزی,وجیهه زمانی بابگهری,کلثوم قربانی جویباری,حسین فرزانه پور
نشریهپژوهشنامه علوم سیاسی
شماره صفحات۲۳۵-۲۸۱
شماره سریال۱۸
شماره مجلد۳
ضریب تاثیر (IF)0.107
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۲۰۲۳
رتبه نشریهعلمی - پژوهشی
نوع نشریهالکترونیکی
کشور محل چاپایران
نمایه نشریهisc

چکیده مقاله

پژوهشگران از دیرباز، دیدگاه‌های مردان و مردسالارانۀ حاکم بر جامعه را دلیل عمدۀ عدم مشارکت سیاسی زنان مطرح نموده‌اند. پرداختن به انگاره‌های ذهنی می‌تواند به شناخت دیدگاه‌های افراد هر جامعه، نسبت به خود یا دیگران، کمک نماید. با بررسی این نوع انگاره-ها می‌توان به دلایل کمرنگ بودن حضور زنان در عرصه‌های سیاسی بهتر پی برد. از زمان مشروطه، بحث حضور زنان در جامعه، ملموس‌تر مطرح گردید و بسیاری از شاعران زن و مرد، به مباحث مختلف سیاسی از جمله مشارکت زنان ورود کردند. پژوهش حاضر، اشعار همین دسته از شاعران را مورد ارزیابی قرار داده و انگاره‌های ذهنی آنان را نسبت به مشارکت سیاسی زنان بررسی می‌نماید. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و تحلیل داده‌ها بر اساس روش تحلیل مضمون صورت پذیرفته است. بر این اساس، انگاره‌های ذهنی شخصی شاعران مرد که شامل دو مضمون کلّی «فعّال بودن زنان» و « منفعل بودن زنان» می‌باشد، با انگاره‌های ذهنی خویشتن شاعران زن (از منظر دیگری و از منظر خود) مورد بررسی قرار گرفتند و انگاره‌های متضاد و مشابه بین این دو قشر، شناسایی شدند. یافته‌های حاصل نشان می‌دهد اکثر شاعران مرد، به مشارکت زنان از جمله در امور سیاسی کشور، توجّه عمیق داشته و مشوّق زنان جهت حضور فعّال در ادارۀ امور کشور بودند، اما شاعران زن، ضمن آنکه انواع حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی را برای زنان قائل بودند، جنس زن را از دید مردان، ناتوان، کم‌عقل و حقیر، پنداشته و خطاب می‌کنند. به نظر می‌رسد دلیل کمرنگ بودن مشارکت سیاسی زنان را در این عامل، می‌توان جستجو کرد.

لینک ثابت مقاله

tags: شعر مشروطه مشارکت سیاسی زنان انگاره های ذهنی روانشناسی شناختی