روایت برساخته جامعۀ ایران در گفتمان رمان‌های نیمۀ اول دهۀ ۸۰‌‌

نویسندگانحامد نوروزی,کلثوم قربانی جویباری,افسانه یعقوبی گزیک
نشریهپژوهش نامه مکتب های ادبی
شماره صفحات۱۵۳-۱۷۶
شماره سریال۸
شماره مجلد۲۵
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۲۰۲۴
نوع نشریهالکترونیکی
کشور محل چاپایران

چکیده مقاله

از دوران مشروطه، نویسندگان رمان‌های واقع‌گرا، به میزان تعلق خاطر به این مکتب، به برساخت واقعیت‌های اجتماعی در رمان‌های خود پرداختند. در این مقاله نگارندگان روایت چهار نویسندۀ واقع‌گرا از واقعیت‌های اجتماعی دهۀ هفتاد و هشتاد خورشیدی را که یکی از مهم‌ترین ادوار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوران معاصر است، بررسی خواهند نمود. در این دوران که روند تغییرات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بسیار شدید است، مشکلات و معضلات اجتماعی جدیدی در جامعه ایران در حال رخ دادن است؛ در این مقاله سوالهای محوری حول واقعیت‌های اجتماعی و عوامل موثر بر برساخت آن‌ها در رمان و در نهایت شکل‌گیری روایت برساختۀ جامعۀ ایران در این دهه طراحی شده است. برای پاسخ به پرسش‌های پژوهش از مبانی نظری دو حوزۀ اندیشگانی بهره برده‌ایم: نخست نگرش معرفت‌شناختی به واقعیت اجتماعی در مکتب برساخت‌گرایی و دوم نگرش جامعه‌شناختی به واقعیت و تقسیم آن به واقعیت‌های عینی و ذهنی. پس از تحلیل داده‌ها این نتایج در پیکرۀ مورد بررسی به دست آمد: واقعیت‌های اجتماعی در ساحت اجتماعی با اختلافِ بسیار، بیش از ساحت‌های دیگر مورد توجه نویسندگان بوده است. در مرتبۀ دوم ساحت اقتصادی قرار دارد که از نظر بسامد واقعیت‌های برساخته اندکی بیش از واقعیت‌های فرهنگی دیده می‌شود. در هیچ یک از آثار مورد بررسی روایتی از ساحت سیاسی برساخته نشده، به جز رمان ویران می‌آیی از سناپور. از سوی دیگر توجه اغلب نویسندگان به برساخت پدیده‌های عینی بوده است. به طوری که از بین 395 واقعیت اجتماعی برساخته تنها 40 واقعیت، ذهنی و مابقی آن عینی بوده‌اند.

لینک ثابت مقاله

tags: رمان واقع‌گرا روایت برساخت‌گرایی واقعیت اجتماعی