نویسندگان | مرتضی مزگی نژاد,سعیده مجردی |
---|---|
همایش | اولین همایش ملی فلسفه برای کودکان |
تاریخ برگزاری همایش | ۲۰۲۴-۰۵-۱۹ |
محل برگزاری همایش | بیرجند |
شماره صفحات | ۰-۰ |
نوع ارائه | سخنرانی |
سطح همایش | داخلی |
چکیده مقاله
انسان از همان دوران کودکی نیازمند یادگیری مهارتهاییست که برای ارتباط گرفتن با جامعه لازم و ضروری است. یکی از نهادهایی که به امر آموزش افراد میپردازد؛ آموزش و پرورش است. شیوه سنتی در آموزش و پرورش شیوهای مبتنی بر حافظه و حافظه محور است به گونهای که در این شیوه فرصت عمیق اندیشیدن، تفکر گروهی یا حتی تفکر همدلانه کمتر به دانشآموز و کودک داده میشود. در این سیستم کنجکاوی کودک تقلیل یافته به گونهای که حتی بسیاری از کودکان انگیزه خود را ممکن است برای درس خواندن و کشف حقیقت از دست بدهند گرچه تلاشهایی در آموزش و پرورش برای برطرف کردن این نقص به عمل آمده اما آنگونه که مشهود است این تلاشها کافی نیست. بنابراین لیپمن که بنیانگذار فلسفه برای کودکان بود؛ آنچه که توجه او را به خود جلب کرد این بود که دانشجویان فاقد توانایی استدلال، تفکر و پرسشگری هستند و به این نتیجه رسید که تقویت این مهارت باید در کودکی شکل بگیرد. به همین دلیل برنامه فلسفه برای کودکان بنیان نهاده شد. این برنامه علاوه بر پرورش تفکر در کودکان به قدرت تمییز، استدلال و قضاوت هم کمک میکند؛ زیرا در پیرامون ما محرکهای محیطی هستند که ما به برخی بیشتر توجه میکنیم و باعث میشود برخی دیگر را نادیده بگیریم که این یک سوگیری شناختی است. سوگیریهای شناختی به شکلهای مختلف بر تصمیم گیری و قضاوت انسان تأثیر میگذارد که با شناخت و آموزش این سوگیریها میتوان به کنترل بهتر آن کمک کرد. این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی به بررسی سوگیریهای شناختی و تاثیر آموزش تفکر انتقادی به کودکان در شناسایی سوگیریهای شناختی میپردازد، و کمک میکند تا کودکان در مواجه با این سوگیریها عملکرد بهتری داشته باشند.
کلیدواژهها: فلسفه برای کودکان، تفکر انتقادی، سوگیری شناختی