| نویسندگان | علی اکبر سام خانیانی |
| نشریه | ادبیات عرفانی |
| شماره صفحات | 173-202 |
| شماره سریال | ۵ |
| شماره مجلد | ۹ |
| نوع مقاله | Full Paper |
| تاریخ انتشار | ۲۰۱۴ |
| رتبه نشریه | علمی - پژوهشی |
| نوع نشریه | چاپی |
| کشور محل چاپ | ایران |
| نمایه نشریه | isc |
چکیده مقاله
مثنوی معنوی جلال¬الدین محمد مولوی(604-672ه.ق) دربردارندة شناخت¬شناسی ویژ¬ه¬ای است که شناختن آن در فهم جایگاه اثر و تفکر شاعر اهمیت زیادی دارد. مؤلفه¬های این شناخت¬شناسی، گاه بطور شفاف بیان شده است و گاه از متن داستان¬ها و عملکرد شعرشناختی قابل پیجویی است. این پژوهش، که مبتنی بر مطالعه استقرایی، بررسی و تحلیل شواهد متعدد از مثنوی معنوی و تطبیق آن با مبانی نظری پدیدارشناسی هوسرلی است، نشان می¬دهد که مهمترین مؤلفه¬ها و الزامات شناخت¬شناسی مثنوی، با مبانی نظری و الزامات عملی پدیدارشناسی هوسرلی (فنومنولوژی) همخوانی دارد .و این دریچه¬ها قرنها پیش در.تفکر مولوی گشوده شده است. مشترکات قابل تطبیق شناخت¬شناسی مثنوی پدیدارشناسی هوسرلی عبارت است از: اعتقاد به نگرش استعلایی و محوریت «من» اندیشه¬-مند(اگو) یا «من زفت»، تعلیق پیشفرض¬ در کنش شناختی، رد دانش نقلی وتقلیدی، تأکید بر محوریت ادراک بی-واسطه، شهود، تجربة فردی و دانش تحقیقی ،باور داشتن به ادراک حسی در مورد پدیده¬های مادی و امور دنیوی، فراواقع¬جویی و نگاه ماورایی، اعتقاد به تأویل. تحلیل نشان می¬دهد که کنارزدن حجاب، کشتن نفس و انزواطلبی عرفانی که درحقیقت به منظور مراجعه به خود شیء، حذف حواشی کنش شناختی، کسب ادراک شهودی صورت-می¬گیرد، همخوان با رویکرد پدیدارشناسی است.
لینک ثابت مقاله