پهنه بندی کیفی آب شرب با استفاده از روشهای ANP و FANP )مطالعه موردی: دشت بیرجند(

نویسندگانزهرا قربانی,محسن احمدی,عاطفه صیادی,علی شهیدی
نشریهعلوم و تکنولوژی محیط زیست
شماره صفحات۱۵۹-۱۷۰
شماره سریال۲۳
شماره مجلد۱
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۲۰۲۱
رتبه نشریهعلمی - پژوهشی
نوع نشریهالکترونیکی
کشور محل چاپایران
نمایه نشریهisc

چکیده مقاله

زمینه و هدف: آبهای زیرزمینی از مهمترین منابع آبی به خصوص در مناطق خشک و نیمهخشک هستند. متأسفانه به علت ماهیت این منبع آبی، تصمیمگیری در خصوص کیفیت آنها در سطح دشت دشوار است. به همین دلیل تکنیکهای نوین مانند پهنهبندی به همراه روشهای تصمیمگیری چند معیاره و فازی بدین منظور مورد استفاده قرار گرفته است. هدف از این تحقیق نیز پهنهبندی کیفی آب زیرزمینی دشت بیرجند با استفاده از روشهای ANP و FANP است. روش بررسی: دشت بیرجند واقع در شرق ایران با عرض جغرافیایی ˚30 ‘32 تا ‘00 ˚ 33 شمالی و طول جغرافیایی ˚45 ‘58 تا ‘41 ˚ 59 قرار گرفته است. بدین منظور پارامترهای منیزیم، کلسیم، کلر، کل املاح محلول، پیاچ و سختی کل برای 18 چاه و 9 قنات در سطح دشت مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که پارامترهای کلر، منیزیم و پیاچ بیشترین اثر را بر کیفیت آب زیرزمینی در دشت بیرجند داشتند به طوری که به ترتیب 2 / 17 ، 1 / 16 و 9 / 15 درصد کیفیت آب آبخوان تحت تأثیر مقادیر این پارامترها قرار داشت. نتایج نشان داد که جنوبشرقی از کیفیت مناسبتری نسبت به سایر مناطق برخوردار بود در حالی که غلظت پارامترها در جنوبغربی این دشت در بالاترین حد بودند. نتایج روش ANP نشان داد که مناطق با کیفیت خیلی خوب، خوب، نسبتأ خوب، نسبتأ بد، بد و خیلی بد به ترتیب 26 / 5 ، 56 / 10 ، 52 / 54 ، 89 / 15 ، 57 / 10 و 18 / 3 درصد از آبخوان را شامل شدند. این نتایج براساس روش FANP به ترتیب برابر 97 / 5 ، 01 / 22 ، 85 / 28 ، 16 / 30 ، 54 / 9 و 47 / 3 درصد بودند. نتیجهگیری: در روش FANP تغییرات مکانی و عدم قطعیت در نظر گرفته شده و به همین دلیل مساحت مناطق با کیفیت نسبتأ خوب و نسبتأ بد به هم نزدیک شده است. با توجه به نتایج، پیشنهاد میشود تراکم چاههای شرقی بیشتر شود تا آب با کیفیت مطلوبتری برداشت گردد.

لینک ثابت مقاله

tags: تحلیل شبکهای فازی، کیفیت آب زیرزمینی، دشت بیرجند