نویسندگان | عباس خاشعی سیوکی,فهیمه خادم پور,علی شهیدی |
---|---|
نشریه | هیدروژئولوژی |
شماره صفحات | ۵۱-۶۰ |
شماره سریال | ۸ |
شماره مجلد | ۱ |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | ۲۰۲۳ |
نوع نشریه | چاپی |
کشور محل چاپ | ایران |
نمایه نشریه | isc |
چکیده مقاله
در مدیریت کمی آب زیرزمینی، یکی از موارد بسیار مهم و اساسی، تخمین سطح آب زیرزمینی است که معمولاً براساس دادههایی که از شبکه چاههای مشاهدهای بدست میآید، انجام میگردد. در این پژوهش، هدف اصلی، بررسی شوری آب زیرزمینی دشت مشهد در بازه زمانی 1 تا 31 اردیبهشت 1398 میباشد. برای این منظور، از دو مدل آماری IBK و M5 استفاده و نتایج آنها با روشهای زمینآماری مقایسه گردید. در این راستا، از نمونهبرداری نقطهای با مختصات جغرافیایی X و Y استفاده شد. همچنین، متغیر کلر به عنوان یک متغیر مهم و معیاری برای شوری آب زیرزمینی مد نظر قرار گرفت. دلیل اصلی انتخاب کلر بهعنوان متغیر مورد بررسی، همبستگی مناسب آن با ضریب هدایت الکتریکی است. در نهایت، نتایج نشان داد که مدل IBK عملکرد بهتری نسبت به مدل M5 و روشهای زمینآماری داشت. با استفاده از مدل IBK، میزان دقت در پیشبینی شوری آب زیرزمینی به شکل قابلتوجهی افزایش یافت. بر اساس مقادیر آماری بهدست آمده، میتوان نتیجه گرفت که مدل IBK با داشتن ضریب تییین برابر با 98/0، خطای جذر میانگین مربعات برابر با 85/200 و میانگین خطای مطلق برابر با 48/97، بهترین مدل برای پیشبینی شوری آب زیرزمینی در دشت مشهد است. در نتیجه، مدل IBK قابلیت بالایی در تخمین دقیق شوری آب زیرزمینی را دارد و میتوان آن را بهعنوان یک ابزار موثر در مدیریت کمی آب زیرزمینی، بهکار برد. این مدل با دقت و عملکرد بالا، میتواند به مدیران و تصمیمگیران در اتخاذ تدابیر و راهبردهای مناسب برای حفظ و بهینهسازی منابع آب زیرزمینی کمک کند.
tags: آب زیرزمینی دشت مشهد شوری واریوگرام نرمافزار WEKA