وضعیت بیع بدون ثمن؛ مطالعه تطبیقی در فقه مذاهب اسلامی و حقوق ایران

نویسندگانسیدمحمد رضوی
نشریهدوفصلنامه مطالعات تطبیقی فقه و اصول مذاهب
شماره صفحات۲۰۱-۲۲۳
شماره سریال۶
شماره مجلد۲
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۲۰۲۴
نوع نشریهچاپی
کشور محل چاپایران
نمایه نشریهisc

چکیده مقاله

وجود عوض در عقد بیع، مقتضای ذات عقد است و فقدان آن، علی¬الاصول، عقد را باطل می¬کند. از سوی دیگر اگر بتوان، بیع بدون ثمن را حمل بر عقد صحیح دیگری از جمله هبه کرد، به‌نظر گروهی، به مقتضای ترجیح اراده باطنی بر اراده ظاهری می¬توان پذیرفت که عقد مذکور، نه عقد بیع باطل بلکه، به‌عنوان مثال، عقد هبه¬ی صحیح بوده است؛ در نتیجه آثار هبه¬ی صحیح بر این عقد مترتب می¬شود نه آثار بیع باطل. مشابه این وضعیت، فرض دیگری است که در آن فروشنده بدون این‌که ثمن را دریافت کند رسید دریافت ثمن را امضا می¬کند یا در قرارداد می¬پذیرد که ثمن نقداً دریافت شده است. اختلاف‌نظر درخصوص ترجیح اراده ظاهری و اراده باطنی در اینجا وجود ندارد، بلکه این بحث مطرح است که آیا می¬توان «اقرار کاذب به دریافت ثمن» را به منزله¬ی ابراء بدهکار دانست یا این‌که فروشنده (طلبکار) با اثبات کذب اقرار خود مستحق دریافت ثمن است؟ در این مقاله براساس روش توصیفی تحلیلی، ابتدا بین دو وضعیت فوق تفکیک شده و سپس نظرات مختلف در مورد بیع بدون ثمن، با تکیه بر مبانی، بررسی و تحلیل گردیده و بیان شده این وضعیت متفاوت با بیع با ثمن معین و اقرار کذب به دریافت آن است. در وضعیت اول در تردید بین این‌که عقد صورت گرفته را عقدی باطل بدانیم یا آن‌را حمل بر عقد صحیح دیگری کنیم، اگرعقد دوم، عقدی معین باشد، می¬توان با تکیه بر قصد واقعی، عقد را صحیح دانست. در وضعیت دوم نیز اقرار کاذب به دریافت ثمن و یا دادن رسید صوری و امثال آن، به خودی خود نمی¬تواند سبب بطلان عقد تلقی شود مگر مدعی بطلان بتواند صوری بودن عقد را اثبات کند.

لینک ثابت مقاله

tags: "بیع" ، "بیع بلاثمن" ، "اجاره بلا اجرت" ، " ابراء"