نویسندگان | محمد بهنام فر,عارفه حسینی |
---|---|
همایش | شانزدهمین گردهمایی بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی |
تاریخ برگزاری همایش | ۲۰۲۲-۰۳-۰۵ |
محل برگزاری همایش | بیرجند |
شماره صفحات | ۰-۰ |
نوع ارائه | سخنرانی |
سطح همایش | داخلی |
چکیده مقاله
مرگ از موضوعات پیچیده و رازناکی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است و هم هی اندیشمندان در آن تأمل کرده اند و از زاوی های به آن نگریسته اند . در این میان دیدگا ههای مولوی به عنوان بزر گترین شاعر عارف جهان از شرق و شکسپیر یکی از بزر گترین شاعران جهان از غرب قابل تأمل و بررسی است. در این مقاله با شیوه ی توصیفی-تطبیقی و با رویکرد تحلیل محتوا دیدگا ههای این دو اندیشمند بزرگ جهان بررسی و تطبیق شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که مولوی با دید عارفانه به مرگ م ینگرد و آن را لحظ هی وصال معشوق م یداند. عاوه بر آن به نوعی مرگ اختیاری معتقد است که انسان قبل از مرگ آن را تجربه م یکند و در واقع تولدی دوباره است که انسان خویشتن خویش را م ییابد. در مقابل شکسپیر مرگ جس ��مانی را عام�ل نابودی زیبای یها تلق ��ی می کند هرچند نگاهی شبه عرفانی هم به تولد دوباره دارد و عنصر باززایی را مای هی جاودانگی بشر به حساب می آورد
کلیدواژهها: مرگ اندیشی، مولوی، مثنوی، شکسپیر، نمایشنامه های شکسپیر، غزلواره های شکسپیر