نقد نوگرایی عبدالنبی اصطیف در ادبیات تطبیقی

نویسندگانابراهیم محمدی
همایششانزدهمین گردهمایی بین المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی
تاریخ برگزاری همایش۲۰۲۲-۰۳-۰۵
محل برگزاری همایشبیرجند
شماره صفحات۰-۰
نوع ارائهسخنرانی
سطح همایشداخلی

چکیده مقاله

الادب المقارن) 2007 (، پرداخته شده است. نویسنده در اثر یادشده، مدعی دو چیز است: 1-ارائه روشی نو در ادبیات تطبیقی؛ روشی که به پنداشت او از دل سن تهای ادبی عربی بیرون آمده است، 2-نقد رویکرد فرادست/ فرودستی حاکم بر نگاه غرب به ادبیات شرق. این نوشتار نشان م یدهد که این دو ادعای اصطیف، دس تکم با دو چالش جدی روبرو است: 1- بخش عمده آنچه اصطیف درباره روش پیشنهادی اش م یگوید، تکرار سخن رنه ولک در مقاله «بحران ادبیات تطبیقی 1958( » ( است و از ای نرو نو نیست. 2- اصطیف کوش ��یده اس ��ت بر اساس دیدگاه پسااستعماری ادوارد س ��عید، از دوگانه ایدئولوژیک و نادرست مرکز/ حاشیه در توصیف رابطه ادبیات شرق با ادبیات غرب، گذر کند و ادبیات غیر اروپایی را از درحاشیه بودن برهاند، اما چون به رویکرد پساساختارگرایانه و تاحدودی دریدایی سعید، که بر نامرکز و به تعبیر روش نتر بر مرکززدایی استوار است، پایبند نمانده و اصول خوانش کنترپوان سعید را درست به کار نگرفته است، خود گرفتار همان نگاه ایدئولوژیک مانده و تنها جای مرکز و حاشیه را عوض کرده است: ای نبار ادبیات غیر اروپایی را در مرکز و ادبیات اروپایی را در حاشیه قرار داده است.

لینک ثابت مقاله

کلیدواژه‌ها: عبدالنبی اصطیف، نوگرایی در ادبیات تطبیقی، مرکز/ حاشیه، خوانش کنترپوان، ادوارد سعید