نویسندگان | ابراهیم محمدی,فریبا رحمانی,اکبر شایان سرشت |
---|---|
نشریه | مطالعات بین رشته ای ادبیات، هنر و علوم انسانی |
شماره صفحات | ۱۲۵-۱۵۴ |
شماره سریال | ۳ |
شماره مجلد | ۱ |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | ۲۰۲۳ |
نوع نشریه | چاپی |
کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
این تحقیق بر آن است تا رما نهای شالی به درازای جادۀ ابریشم از مهستی شاهرخی و فرهنگ فشردۀ لغات چینی به انگلیسی برای عشاق از شیائولو گوئو را با تکیه بر نظریۀ «فرودست» از «گایاتری چاکراورتی اسپیوک» تحلیل و بررسی کند. در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد پسااستعماری صورت گرفته است، هر دو رمان یادشده براساس مؤلفه¬های زبان، دیگری در حاشیه، اروپامحوری، مردسالاری و نادیده گرفتن عاملیت زنانه، فرودستی و عدم امکان بیان زن، نیاز به مرد، نیاز به تشکیل خانواده و موقعیت اجتماعی اقتصادی، تطبیق و مصداق¬یابی شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می¬دهد هر دو زن در کشور مقصد و در رابطۀ عاشقانه شان نادیده گرفته می¬شوند و اعتمادبه¬نفس¬شان کاهش می¬یابد. آنها جایگاه مناسبی نمی¬یابند و در اجتماع پذیرفته نمی¬شوند و تفاوتشان با سایرین همواره درجهت تثبیت فرودستی به ایشان القا می¬شود. کتایون و تسوانگ با وجود ترغیب توسط معشوق برای زندگی به سبک اروپایی و گاه گردن نهادن به این توصیه¬ها، همچنان «دیگری» می¬مانند؛ دیگری¬هایی که حتی توان و صدایی برای ابراز خود ندارند. با اینکه هر دو حداقل در رابطۀ عاشقانۀ¬شان سعی می¬کنند نظراتشان را مطرح کنند؛ اما این مسئله تغییری در شرایط و برخورد دیگران ایجاد نمی¬کند. درنهایت هیچکدام کاماً موفق نمی¬شوند. آنها در بهترین حالت توانسته¬اند این را بیان کنند که چگونه فرودست فرصت و امکانی برای گفتن و شنیده¬شدن ندارد. حتی اگر در مورد جایگاه و شرایطش آگاهی کسب کرده باشد و برای آن تلاش کند، دغدغه¬های زن فرودست از نظر حداقل نظام امپریالیست و اجتماع مردسالار چندان ارزشی ندارد.
tags: پسااستعمارگرایی، ادبیات مهاجرت، زن فرودست، اسپیوک، مهستی شاهرخی، شیائولو گوئو