| نویسندگان | ابراهیم محمدی |
| نشریه | پژوهش ادبیات معاصر جهان - Journal of Research in Contemporary World Literature |
| شماره صفحات | 0-0 |
| نوع مقاله | Full Paper |
| تاریخ انتشار | ۲۰۲۵ |
| رتبه نشریه | علمی - پژوهشی |
| نوع نشریه | چاپی |
| کشور محل چاپ | ایران |
| نمایه نشریه | isc،Scopus |
چکیده مقاله
این جستار که درآمدگونهای است بر بیان اهمیت «کانون» در ادبیات تطبیقی و تبیین نقش کانونهای ادبی معاصر جهان در تحولات ادبی ایران، نخست برپایه دیدگاه شفیعیکدکنی درباره «شبکهـ مرکز»، دیدگاه کازانووا درباره «پایتخت جمهوری جهانی ادبیات» و دیدگاه بیوگارد و اکشتاین درباره «شهر همهصدایی»، از کانون ادبی تعریفی به دست میدهد، آنگاه نمونهوار، به نقش کانونهای ادبی قفقاز، استانبول و برلین در رویدادهای ادبی ایران اشاره میکند. در چهارچوب نظری این پژوهش، کانون معمولا مکانفضایی است که تعین فرهنگی-ادبی، توان سیاسیـ اقتصادی و قدرت جذب دارد و میتواند هر قابل جذبی را بهسوی خود بکشد، در خود بپذیرد و ببالاند و خود نیز ببالد. کانون گاه «شهرِ همهصدایی» است؛ یعنی «دموکراسی گفتمانی» دارد و به هر صاحب سخن، ایده و اندیشهای، امکان روایتگری و آفرینش میدهد. حاصل سخن اینکه: 1. کانونهای ادبی در شکلگیری تعاملات ادبی و درنتیجه در مطالعات تطبیقی مهماند، 2. کانون، گاه خاستگاه و عامل پیدایش پدیدهها، جریانها و تحولات ادبی شاخص است، 3. کانونهای ادبی معاصر جهان و ایرانیان تبعیدی در آن، در ورود آثار و انواع ادبی غرب مدرن به ایران، نیز در فراهمسازی زمینه تأثیرپذیری ادبیات ایران از ادبیات جهان و ازجمله در پیدایش نمایش و داستان مدرن ایران، رونق ترجمه و تأثیر آن بر آفرینش ادبی، نقش داشتهاند.
لینک ثابت مقاله