نویسندگان | علیرضا اسلام,فاطمه روشنائی,شفیعه قدرتی |
---|---|
همایش | اولین همایش ملی مسائل و چالشهای اجتماعی و فرهنگی خانوادۀ مسلمان ایرانی |
تاریخ برگزاری همایش | ۲۰۲۲-۰۲-۲۳ |
محل برگزاری همایش | بیرجند |
شماره صفحات | ۰-۰ |
نوع ارائه | سخنرانی |
سطح همایش | داخلی |
چکیده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بازسازی معنایی تجربهی زنان در حال اقدام به طلاق توافقی و به روش نظریهی مبنایی انجام شده و بر آن است تا با به کار گیری یک سلسله رویههای سیستماتیک به نظریهای مبتنی بر استقراء دربارهی پدیدهی طلاق دست یابد. در این روش، نه تنها بین مفاهیم رابطه ایجاد میگردد، بلکه آن مفاهیم به طور موقت نیز مورد آزمایش قرار میگیرند. دادههای پژوهش از طریق مصاحبهی عمیق با 14 زن که در حال اقدام به طلاق توافقی در شهرستان فاروج بودند به دست آمده و با استفاده از کدگذاری نظری تحلیل شدهاند. نتیجهی پژوهش دستیابی به پنج مقولهی عمده است. مقولهی محوری که تمام مقولات را پوشش میدهد «عدم ارتباط مؤثر» است. زنان وقتی در مییابند که در حاشیهی زندگی زناشویی قرار داشته و شوهرانشان به آنها توجه نمیکنند، به این نتیجه میرسند که صرفاً زیر یک سقف زندگی کرده و رابطهی آنها با یکدیگر در همهی حیطههای عاطفی، جسمی، جنسی و کلامی از بین رفته و قادر به تحمل یکدیگر نیستند و سرانجام به فکر جدایی میافتند. نظریهی مبنایی و به تبع آن مدل پارادایمی نیز در قالب شرایط علی و میانجی، استراتژیها و پیامدها ارائه شده است.
کلیدواژهها: طلاق توافقی، نظریه مبنایی، رابطه زناشویی، زنان، شهرستان فاروج