| نویسندگان | علیرضا اسلام |
| نشریه | تداوم و تغییر اجتماعی |
| شماره صفحات | 353-379 |
| شماره سریال | ۳ |
| شماره مجلد | ۲ |
| نوع مقاله | Full Paper |
| تاریخ انتشار | ۲۰۲۵ |
| نوع نشریه | الکترونیکی |
| کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
زمینه و هدف: میرزاملکمخان ناظمالدوله، از یکسو رجل سیاسی بانفوذی است که نقش مؤثری در قدرت سیاسی حاکم داشته و از سوی دیگر روشنفکری آرمانگراست که سودای فراتر رفتن از وضع موجود و حرکت در مسیر پیشرفت جامعهی ایران را در سر میپرورانده است. این دوگانگی در نقشآفرینی او، موجب شده است که چهرهای متناقض و حتا متضاد از او ترسیم گردد. هدف تحقیق حاضر عبارت است از فهم رابطهی بین کنشهای سیاسی میرزاملکمخان با اندیشههای وی.
روش و دادهها: این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و بهکارکیری چارچوب نظری پوزیتیویسم، بهویژه آراء آگوست کنت انجام شده است. بر این اساس، مقولات بنیادینی چون «جبری و جهانشمول بودن حرکت تاریخ»، «اندیشهی ترقی و اعتقاد به پیشرفت»، «علمگرایی»، «محوریت نظم و قانونگرایی»، «تقسیم کار و تخصصیشدن»، و «نخبهگرایی و دیوانسالاری» از آثار ملکمخان استخراج و تحلیل شدند. روایی و پایایی تحقیق نیز با انتخاب چارچوب نظری مناسب و تدوین مقولات جامع و مانع به دست آمد.
یافتهها: یافتهها نشان میدهد که تمامی عناصر ششگانهی پوزیتیویسم کنت، با قوت در اندیشههای ملکمخان وجود دارد. ازین منظر، میتوان وی را پیرو پوزیتیویسم کنت دانست که راه برونرفت از عقبماندگی ایران را در پیروی از همان سنت پوزیتیویستی جستجو میکرد.
بحث و نتیجهگیری: ریشههای دوگانگی در کنشها و اندیشههای میرزاملکمخان را میتوان در تأثیرپذیری او از پوزیتیویسم اروپایی و بهویژه آراء کنت یافت. این تأثیرپذیری، بسیاری از اقدامات و موضعگیریهای سیاسی و اجتماعی وی همچون موافقت با اعطای امتیازات به بیگانگان و پیروی بی چون و چرا از اصول تمدن جدید را توجیه میکند. این اقدامات را نمیتوان صرفاً به انگیزههای شخصی نسبت داد، بلکه باید آنها را بازتابی از بنمایههای اندیشههای او دانست که ریشه در پوزیتیویسم داشت.
پیام اصلی: اندیشهی پوزیتیویسم، در ایران آن زمان، تنها منحصر به میرزاملکمخان نبوده و نتیجهی این پژوهش را میتوان بر سایر کنشگران اجتماعی و سیاسی همعصر وی و پس از آن نیز قابل اطلاق دانست. این یافتهها، علاوه بر روشنکردن بخشی از تاریخ فکری ایران، میتواند به درک بهتر نقش اندیشههای غربی در تحولات اجتماعی و سیاسی معاصر ایران کمک کند.
لینک ثابت مقاله