نویسندگان | محمدحسن فتحی نسری,نوید قوی پنجه,سید همایون فرهنگ فر,سیداحسان غیاثی |
---|---|
همایش | سومین همایش ملی پژوهش های نوین در علوم دامی با محوریت تنش های محیطی |
تاریخ برگزاری همایش | ۲۰۲۳-۰۲-۱۵ |
محل برگزاری همایش | بیرجند |
شماره صفحات | ۰-۰ |
نوع ارائه | پوستر |
سطح همایش | داخلی |
چکیده مقاله
مقدمه: دامهای شیری در دورهی انتقال از گامههای انتهایی آبستنی به مراحل ابتدایی شیردهی، تغییرات شدید فیزیولوژیکی، هورمونی و ایمنی را تجربه میکنند. بروز توازن منفی انرژی اوایل دورهی شیردهی منجر به گسیل ذخایر چربی شده و متعاقباً ورود اسیدهای چرب غیراستریفیه به گردش خون، اثر منفی بر سلامت، عملکرد تولیدی و تولیدمثلی دام دارد. اخیراً ارزیابی چربی شیر بهعنوان یکی از رویکردهای غیر تهاجمی و دقیق برای ارزیابی وضعیّت متابولیکی دامهای شیری در پیرامون زایش مورد توجه قرار گرفته است. بربرین، یک آلکالوئید ایزوکینولین گیاهی با طیف وسیعی از فعّالیّتهای زیستی و خواص دارویی است. امروزه، مطالعات متعدّدی با استفاده از مدلهای حیوانی، اثرات سودمند بربرین بر بهبود ناهنجاریهای متابولیکی را نشان داده است. با توجّه به توضیحات فوق، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر تغذیهی مکمّل بربرین در پیرامون زایش بر تولید، ترکیب و سیمای اسیدهای چرب آغوز بزهای سانن انجام شد. مواد و روشها: تعداد 28 رأس بز سانن در نوبت اوّل زایش با میانگین وزن 1/1±81 کیلوگرم و امتیاز وضعیت بدنی 1/ 1±1 از 11 روز قبل از زایش پیشبینی شده تا 20 روز بعد از زایش مورد استفاده قرار گرفتند. جیرههای آزمایشی قبل و بعد از زایش حاوی انرژی و پروتئین یکسان و بهصورت کاملاً مخلوط در دو وعده در روز در اختیار دامها قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل: 0( شاهد )جیره پایه بدون مکمّل(، 2( شاهد + 0 گرم بربرین در روز ، 1( شاهد + 2 گرم بربرین در روز و 8( شاهد + 8 گرم بربرین در روز بود. نمونههای آغوز در روز زایش )دو نوبت دوشش اوّلیّه( با افزوده شدن دیکروماتپتاسیم اخذ شد. تعیین سیمای اسیدهای چرب شیر با استفاده از روش طیفسنجی تبدیل فوریه فروسرخانجام شد. دادههای حاصله از آزمایش با رویهی مختلط نرمافزار آماری SAS ویرایش 2.5 مورد تجزیهوتحلیل آماری قرار گرفت. مدل آماری شامل اثرات ثابت تیمارها )سطوح مختلف بربرین(، زمان نمونهگیری و اثر متقابل تیمار و زمان نمونهگیری بود، همچنین اثر انفردی هر یک از بزها در واحد آزمایشی، به عنوان عامل تصادفی در مدل گنجانده شد. نتایج و بحث: تغذیه مکمّل بربرین در پیرامون زایش، با افزایش تولید آغوز همراه بود و بیشترین میزان تولید آغوز در بزهای تغذیهی شده با 2 گرم مکمّل بربرین در روز مشاهده شد )11/ 1 ≥ P(. ترکیب آغوز تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت )11/ 1 > P(. با این حال، تغذیهی 2 و 8 گرم بربرین در روز با افزایش درصد اسیدهای چرب سنتز شده از نو و کاهش میزان اسیدهای چرب از قبل تشکیل شده در آغوز را همراه بود )11/ 1 ≥ P(. درصد اسیدهای چرب غیر اشباع با چند پیوند دوگانه در بین تیمارها یکسان بود )11/ 1 > P(، امّا سطح اسیدهای چرب 1n9:C18 آغوز نیز با مصرف بربرین کاهش یافت )11/ 1 ≥ P(. اثر مثبت بربرین بر تولید آغوز میتواند با توازن انرژی بالاتر در بزهای تغذیه شده با مکمّل بربرین مرتبط باشد. در پژوهش حاضر، افزایش درصد اسیدهای چرب novo de در اثر استفاده از مکمّل بربرین، احتمالاً به توازن بهتر انرژی در این گروهها مرتبط است. نتیجه گیری کلی: سیمای اسیدهای چرب آغوز در بزهای شیری سانن شاخص مناسبی از توازن انرژی بوده و استفاده از مکمّل بربرین، همسو با کاهش استفاده از ذخایر چربی بدن و بهبود توزان انرژی، سیمای اسیدهای چرب شیر را تغییر میدهد
کلیدواژهها: آغوز، بربرین، بز سانن، سیمای اسیدهای چرب، دورهی انتقا