| نویسندگان | سمیه حمیدی,جواد شایسته راد |
| نشریه | تاریخ روابط خارجی |
| شماره صفحات | 47-70 |
| شماره سریال | ۲۰ |
| شماره مجلد | ۸۰ |
| نوع مقاله | Full Paper |
| تاریخ انتشار | ۲۰۱۹ |
| رتبه نشریه | علمی - ترویجی |
| نوع نشریه | چاپی |
| کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
سیاست خارجی به فعالیت¬های برونمرزی یک دولت در ارتباط با سایر واحدهای سیاسی در نظام بینالملل اطلاق می¬شود¬. سیاست خارجی ایران با پایان جنگ جهانی دوم بر مبنای سیاستهای متفقین تعیین و اجرا میشد. پس از کودتای 28 مرداد، سیاست ناسیونالیسم مثبت در پرتو اتحاد و ائتلاف با آمریکا، مبنای سیاست خارجی پهلوی قرار گرفت. پس از کودتا نقش محمدرضا شاه در عرصه سیاست ایران پررنگ¬تر شد؛ به¬گونه¬ای که او خود سکان سیاست خارجی را به دست گرفت. نوشتار حاضر می¬کوشد تا با اتکاء به نظریه هالستی و تحلیل سخنان و مکتوبات محمدرضا شاه، برداشت او از نقش ملی و جایگاه خود در جهت¬دهی سیاست خارجی ایران را نشان دهد. محمدرضا شاه با برگزیدن استراتژی اتحاد و ائتلاف با آمریکا و در پیش گرفتن نقش ژاندارمی منطقه، سیاست خارجی وابسته و دست¬نشانده¬ای در جهت منافع این کشور را اتخاذ نمود.
لینک ثابت مقاله