کاربرد کنایه در تفسیر المیزان با نگاهی به اندیشه¬های فلسفی علامه¬طباطبایی

Authorsاحمد لامعی گیو,سمیه اقبالی نسب,سارا لامعی گیو
Conference Titleهمایش ملی اندیشه‌های فلسفی-کلامی علامه طباطبایی
Holding Date of Conference۲۰۱۹-۱۱-۲۰
Event Placeبیرجند
Page number۰-۰
PresentationSPEECH
Conference LevelInternal Conferences

Abstract

کنایه یکی از شاخه¬های مهم و برجسته در علم معانی و یکی از جنبه¬های زیباآفرینی در کلام است که از دوره¬های قبل از نزول قرآن کریم، نزد عالمان این حوزه به ویژه در جامعة عرب عصر جاهلیت از اهمیت ویژه¬ای برخوردار بوده است؛ با نزول معجزة قرآن کریم به زبان مردمان آگاه به این علوم، که فصاحت و بلاغت در آن به کمال مطلوب رسیده است، اهمیت این مباحث از جمله عنصر کنایه با اهداف و مقاصد گوناگون نیز دوچندان شد و این امر ادامه یافته تا به امروز که تفاسیر متعدد و گرانبهایی در این باب به رشته تحریر درآمده است. پژوهش حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، دیدگاه علامه طباطبایی (رحمة¬الله) در حوزة علم معانی، بخش کنایه، با نگاهی به سوره¬های عبس، مطفّفین، فجر و لیل با تکیه بر تفسیر المیزان را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. علامه طباطبایی(رحمة¬الله) در آثار خود به ویژه تفسیر المیزان که به عنوان یکی از مهم¬ترین تفاسیر فلسفی در میان جامعة مسلمان در جهان از جایگاه والایی برخوردار است، و مورد توجه عالمان و متخصصان این حوزه، معرفی و شناخته شده، در کنار تفسیر آیات به تحلیل مباحث بلاغی به ویژه نوع ادبی کنایه نیز بسیار توجه داشته و کنایات موجود در آیات را که غالباً از نوع کنایة موصوف و صفت و نسبت می¬باشد را استخراج و مورد بحث و بررسی قرار داده است. نتایج پژوهش این گونه بیان می¬دارد که کنایه از دیدگاه فلسفی مرحوم علامه در المیزان نوعی مجاز است و علامه طباطبایی از آنجا که شناخت و تبحری قابل توجه در باب شناخت این نوع بلاغی دارد، بسیاری از ابهامات در آیات را که گاهی اوقات بیان و شرح معنای شفاف و روشن آن در جهت تفهیم به مخاطب در قالب کلمات نمی¬گنجد را بر مبنای ارتباط بین اجزای جملات و برداشت¬های مفهومی در محور هم¬نشینی واژ¬ه¬ها و جملات به عنوان نشانه¬های لفظی و معنوی را با تکیه بر دلایل و براهین منطقی و فلسفی به بهترین روش تبیین و تحلیل نموده است.

Paper URL

tags: قرآن کریم، علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، بلاغت، علم معانی، کنایه، جزء سی¬ام.