| نویسندگان | احمد لامعی گیو,وجیهه زمانی بابگهری |
| نشریه | کاوش نامه ادبیات تطبیقی |
| شماره صفحات | 111-140 |
| شماره سریال | ۱۳ |
| شماره مجلد | ۲ |
| نوع مقاله | Full Paper |
| تاریخ انتشار | ۲۰۲۳ |
| نوع نشریه | چاپی |
| کشور محل چاپ | ایران |
| نمایه نشریه | isc |
چکیده مقاله
بنابر دیدگاه یونگ، روانشناس سوئیسی، ضمیر ناخودآگاه بشر یک سویة جمعی دارد که آکنده از کهن¬الگوهای موروثی از نیاکان اوست. این میراث میتوانند بر افکار و احساسات بشر تأثیر بگذارند. یکی از آن کهنالگوها آنیما نام دارد که به شخصیّت زن پنهان در وجود هر مردی اطلاق می¬شود. درآثاری که برآمده از احساسات مردانه هستند، خصوصاً آثاری که مضمونی عاشقانه دارند، بهتر می¬توان ردپای آنیما را دید؛ زیرا در این آثار، زنِ درون مرد، مجال یافته تا خود را به مرحلۀ ظهور و بروز رسانَد. این پژوهش با روش تحلیلی- تطبیقی و با رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی که شباهت آثار ادبی را ناشی از مشترکات روان همۀ انسانها می¬داند، به بررسی موشکافانة این کهن¬الگو در اشعار عاشقانة دو شاعر عشق¬پرداز معاصر یعنی محمود درویش و فریدون مشیری می¬پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می¬دهد که می¬توان از آنیما به¬عنوان مبنای مشترک در تطبیق اشعار دو شاعر استفاده کرد؛ زیرا با اینکه آنها از دو فرهنگ و نژاد مختلف هستند؛ اما به طور مشترک، بسیاری از کارکردها و فرا فکنی¬های مثبت و منفی آنیما را به¬کار برده¬اند. وقتی احساس غم، ترس، پوچی و مرگ دارند، در سیطرۀ آنیمای منفی قرار دارند و آنگاه که همسر ِدل و بانوی رؤیاهای خویش را سراپا همه خوبی و زیبایی می¬نامند و در آرزوی وصال او هستند، تحت سلطۀ آنیمای مثبت خویش میباشند.
لینک ثابت مقاله