نویسندگان | رزگار محمدی,مهدی رضایی,شهلا سلیمانی |
---|---|
نشریه | پژوهشهای کیفی در علوم رفتاری |
شماره صفحات | ۱-۱۴ |
شماره سریال | ۱ |
شماره مجلد | ۱ |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | ۲۰۲۲ |
نوع نشریه | الکترونیکی |
کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته اقدام به خودکشی در افرادِ با سابقه خودکشی بود. در این مطالعهی پدیدارشناسی، دادهها از طریق مصاحبههای بدونساختار و عمیق با 20 شرکتکننده (11 زن و 9 مرد) جمعآوری شد. در این مطالعه از روش نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی استفاده شد و جمعآوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع ادامه یافت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش پدیدارشناسی توصیفی «کولایزی» استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها منجر به استخراج 6 مضمون اصلی و 11 مضمون فرعی شد. مضمون مرکزیِ استخراج شده از این پژوهش «اقدام به خودکشی بهعنوان راه چاره» با مضمون فرعی «راهی برای رهایی یا بیانگری» بود. مضامین دیگر این پژوهش شامل ادراک مشکلات درونفردی با دو مضمون فرعیِ احساس بیمعنایی و تکانشگری؛ ادراک مشکلات بینفردی شامل دو زیرمضمون تجربه شکستهای عاطفی و ادراک عدم پذیرش و طرد از سوی دیگران؛ ادراک آشفتگی در فضای خانواده شامل سه مضمون فرعیِ تجارب ناخوشایند در دوران کودکی، ادراک تنش در روابط زناشویی و تعارض والد-نوجوانان در کنترل و استقلال؛ عدم پذیرش هویت فرهنگی و اجتماعی شامل دو مضمون فرعی شکاف بین نسلی و ادراک عدم معنابخشی مذهب. آخرین مضمون، فقر و مشکلات مالی بود که شامل مضمون فرعی ادراک مشکلات اقتصادی و مالی بود. تحقیق حاضر نشان داد، خودکشی یک کلیت پیچیده و چندبعدی است که در یک ساختار کلی تنش در ابعاد درونفردی، بینفردی، خانوادگی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی را به هم مرتبط میکند. بنابراین، برای هرگونه برنامه پیشگیرانه، مشاوره و مداخله در بحران خودکشی باید به روابط ساختاری بین مشکلات درونفردی، بینفردی، خانوادگی و فرهنگی-اجتماعی شود.
tags: خودکشی، اقدام به خودکشی، تجربه زیسته ف روش پدیدارشناسی