نقش آب و قنات در تحول منظر سرزمینهای تمدن اسلامی

نویسندگانسید محمد رضا خلیل نژاد
همایشچهارمین همایش ملی باستان شناسی ایران
تاریخ برگزاری همایش۲۰۱۹-۱۰-۲۳
محل برگزاری همایشبیرجند
شماره صفحات۰-۰
نوع ارائهسخنرانی
سطح همایشداخلی

چکیده مقاله

مطالعه حاضر در پی کشف و شناسایی نقش آب و سامانههای استحصال و انتقال آن در تحول منظر طبیعی سرزمینهایی است که در حوزه تمدن اسلامی طبقهبندی میگردند. هرچند موضوع آب و قنات در تمدن اسلامی مورد کنکاش قرار گرفته، این مقاله با نگاهی متفاوت و در بستر وسیعی از حوزه جغرافیایی اسلام سده‌های نخستین به بررسی نقش آب در تحول معماری منظر اسلامی پرداخته است. اسلام، تغییرات عمیقی را در منظری که سکنی گزیده بود، پدید آورد. مسلمانان با استحصال و انتقال استادانه آب، با واحه‌های سرسبز و انسان‌ساختی که پدید آوردند موجب سرسبزی سرزمین‌های خشک خاورمیانه و مناطق شمالی آفریقا شدند. این تحول منظر علاوه بر بعد اقتصادی که به محصولات کشاورزی بها می‌داد، دارای جلوه فرهنگی بود که به فرم بصری قدرتمند نیز اعتبار می‌بخشید. فنون مورد استفاده در فرایند دگرگون‌سازی منظر نامساعد و تبدیل آن به منظر کشاورزی، ریشه در تمدن‌های ایران و روم باستان داشت. اما جوامع اسلامی از این فنون و تخصص‌ها در بستری وسیع‌تر و متشکل از شبکه پیچیده‌ای از نوآوری‌ها که علاوه بر بعد فنی، ملاحظات مالکیت زمین و نیروی کار، قوانین ارث، مالیات، رشد شهری، و تصور ایده‌آل از زندگی روستایی را در برمی‌گرفت، استفاده نمودند. با تکمیل تمهیدات فصلی یا سامانه‌های زیرزمینی، نظام‌های آب و آبرسانی موجب شکوفایی واحه‌هایی سرسبز گردید که هم به لحاظ اقتصادی و تولیدی سودمندی و کارآیی داشت، و هم از نظر زیبایی‌شناختی و بصری از جلوه دلپذیر و خوشایندی برخوردار بود. کارکرد اصلی آب، آبیاری محصولاتی بود که به عنوات کالای تجاری و بازرگانی به شهرها ارسال می‌شد. هدف ثانویه این بود که کاربردهای تفرجی آب در قالب آبنماها و حوض‌ها که زینت‌بخش حیاط‌ها بود، جلوه‌نمایی کرده و همچنین آب استخرهای غسل در گرمابه‌ها نیز تامین گردد. لذا حکام و جوامع اسلامی با اهداف سیاسی و اقتصادی در کنار اهداف تفرجی و عمرانی، استعمال آب را هدف‌گذاری نمودند.

لینک ثابت مقاله

کلید واژه ها: آب، قنات، منظر، معماری، کشاورزی.