رزومه


سید مهدی رحیمی

سید مهدی رحیمی

دانشیار

دانشکده: ادبیات و علوم انسانی

گروه: ادبیات

مقطع تحصیلی: دکترای تخصصی

سال تولد: ۱۳۳۸

رزومه
سید مهدی رحیمی

دانشیار سید مهدی رحیمی

دانشکده: ادبیات و علوم انسانی - گروه: ادبیات مقطع تحصیلی: دکترای تخصصی | سال تولد: ۱۳۳۸ |

بررسی نظریه قلمروزدایی و بازقلمروسازی وستفالی در داستان های اقلیم شمال (مطالعه موردی داستان مرقد آقا و داستان گیله مرد)

نویسندگانابراهیم محمدی,عبدالحکیم همه چیزفهم رودی,سیدمهدی رحیمی,حامد نوروزی
نشریهادبیات پارسی معاصر
شماره صفحات39-69
شماره سریال۱۴
شماره مجلد۲
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۲۰۲۵
نوع نشریهالکترونیکی
کشور محل چاپایران
نمایه نشریهisc

چکیده مقاله

وابستگی به سنت و رهایی از آن و اتصال به مدرنیته فصل تمایز متون ادبی در دوران جدید است و متون به اعتبار درهم شکستن مرزهای سنت و وابستگی به آن تعریف و از هم متمایز می‌شوند. در دوران مدرن وابستگی متون ادبی به عنصر مکان و جغرافیا یکی از وجوه تمایز این آثار با آثار کلاسیک است. با شکل‌گیری تعاریفی تازه از مکان، نویسندگان با نگاه‌هایی متعدد و چندوجهی بر ارزش و کیفیت مکان‌ها افزودند و مکان‌ها چندلایه شدند. در پژوهش پیش‌رو داستان گیله‌مرد از بزرگ‌علوی و داستان مرقدآقا از نیمایوشیج به شیوۀ توصیفی تحلیلی و از منظر نقد جغرافیا بررسی و روشن شده‌است که نیما و بزرگ‌علوی با تأکید بر جغرافیایی واحد قصد به چالش کشاندن قلمروهای کهن و ایجاد قلمروهایی تازه داشته‌اند. بزرگ‌علوی کوشیده‌است با بازفعال‌سازی نهضت جنگل و واگویۀ صدای این جریان که از دل جغرافیا و محیط سر برآورده‌است، مدرنیته را در برابر سنت به صورت شکست‌خورده وصف کند و با قلمروزدایی تفکر مدرن که می‌کوشید همۀ فضاها را به فضایی واحد بدل سازد به مبارزه برخیزد. در داستان فوق، سوژه‌های تفکر مدرن که نمایندگان قلمروزدایی و بازقلمروسازی هستند در کشاکش با قلمروگرایی بومیان به صورت شکست‌خورده مصوّر می‌شوند. نیمایوشیج نیز در داستان فوق سنت‌گرایان را به مثابۀ قلمروگرایانی می‌داند که در برابر دیگری قلمروزدا قد علم کرده‌اند. این دیگری از دل فرهنگ خودی برخاسته‌است؛ اما به دنبال تخطی از قلمرو پیشینیان است و علی‌رغم آنکه در راه بازقلمروسازی جان می‌دهد، نمی‌تواند تغییری در سوژه‌ها ایجاد کند.

لینک ثابت مقاله