| Authors | محمد بهنام فر,سیدمهدی رحیمی,صدیقه احراری |
| Journal | مطالعات شبه قاره |
| Page number | 27-44 |
| Serial number | ۱۵ |
| Volume number | ۴۵ |
| IF | 0.003 |
| Paper Type | Full Paper |
| Published At | ۲۰۲۴ |
| Journal Grade | Scientific - research |
| Journal Type | Typographic |
| Journal Country | Iran, Islamic Republic Of |
| Journal Index | isc |
Abstract
مولوی و گاندی، دو مصلح بزرگ جهانی متعلق به دو دوره، قوم و فرهنگ جداگانه هستند که در اندیشه و عمل، مشابهتهای
زیادی دارند. جستار پیشِرو، تالشی است درجهت پاسخگویی به این پرسشها که آیا پیوندی بین اندیشۀ عدمخشونت گاندی
و اندیشههای مولوی در مثنوی وجود دارد؟ وجوه اشتراک و بعضاً افتراق اندیشهه ای خش ونتپرهیزان ۀ ای ن دو و دلی ل آن
کدامند؟ این پژوهش که از دیدگاه مکتب فرانسوی ادبیات تطبیق ی و ب ه ش یوۀ توص ی ی و ب ا رویک رد تحلی ل محت وا انج ام
شدهاست، مشخص میکند که عدمخشونت )مهمترین اندیشۀ گاندی( جزو مبانی فکری مولن ا نی ز محس و میش ود؛ زی را
عالوهبر شواهد صریحی که در مثنوی به خشونتپرهیزی اشاره دارد، محتوای عدمخشونت در آثار مولنا نیز گسترده و متن و
است و بخش وسیعی از اندیشههایش بهنحوی غیرصریح به اندیشۀ عدمخشونت گاندی پیوند میخورد؛ بهعبارتی دیگر، تم ام
باورهای مولنا چون؛ تساهل، دگرپذیری، شهرتگریزی، شمولگرایی و... در راستای توسعه و تع الی معن وی انس ان اس ت و
برونداد و ماحصل آن چیزی نیست جز انسان خودساخته و کمالیافتهای که با خود و تمامی اج زای کاین ات ب ر س ر ص لح و
مهرورزی است و مهمتر ازهمۀ اینها اندیشۀ »عشق« در باور مولناست که بهتنهایی ن ی صددرصد خشونتگرایی است؛ البت ه
عدمخشونت در نگاه مولنا، صبغۀ عرفانی دارد، اما در نظرگاه گاندی، بیشتر وجهۀ سیاسی میگیرد
Paper URL