نویسندگان | سمیه حمیدی,احسان مزدخواه,سمیه آقاجانی |
---|---|
نشریه | مطالعات بنیادین و کاربردی جهان اسلام |
شماره صفحات | ۲۷-۵۰ |
شماره سریال | ۵ |
شماره مجلد | ۱۵ |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | ۲۰۲۳ |
نوع نشریه | چاپی |
کشور محل چاپ | ایران |
نمایه نشریه | isc |
چکیده مقاله
خیزش جهان عرب در قالب بهار عربی فصل جدیدی در تحولات خاورمیانه ایجاد کرد. از این زمان به بعد، تغییرات مهمی در ساختار سیاسی و اجتماعی برخی از کشورهای عربی ایجاد شد. در فرایند بهار عربی، استبداد جهان عرب به چالش کشیده شد و انرژی تودههای ناراضی در قالب اعتراضهای پیوستۀ خیابانی و انقلابی نمایان شد. تحلیل این خیزشها از جهت روانی تأملبرانگیز است. بهشکلی که تودههای ناراضی جهان عرب با ایجاد نشانگان همراه با تغییر، نظام نشانگانی استبداد دیرپای عربی را به چالش کشیدند و توانستند مطلوبهای نشانگانی خود را بروز دهند و آن را از ساحت قدرت مطالبه کنند. از آنجا که این اعتراضها جنبۀ بنیادین نداشت، بیشتر در قالب ائتلاف سیاسی بینتیجه نمایان شد و توانست بهصورت ایجابی ماهیت انقلاب سیاسی و همهجانبه را از خود نشان دهد. در این مقاله بهدنبال پاسخ این پرسش هستیم که فرایند تنوع و تحول در کشورهای شمال آفریقا بهواسطۀ بهار عربی چگونه بوده و سیاست میل به قدرت چه مسیری را طی کرده است؟ فرضیۀ این مقاله ریشهداربودن ساختار پارانوئیک نظام استبدادی در جهان عرب را مانع اصلی استقرارنیافتن نظم دموکراتیک در این جوامع میداند. در این مقاله میخواهیم روند تحولات بهار عربی را با بهرهگیری از نظریۀ ژیل دلوز بررسی و تحلیل کنیم.
tags: استبداد پارانوئیک بهار عربی ژیل دلوز سیاست میل